Posh

pɑːʃ pɑːʃ pɒʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    posher
  • صفت عالی:

    poshest

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb B2
( fashionable ، elegant =) شیک و مد، مطابق مد روز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a posh hotel
- هتل مجلل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد posh

  1. adjective luxurious, upper-class
    Synonyms: chic, classy, deluxe, elegant, exclusive, fashionable, grand, high-class, la-di-da, luxury, modish, opulent, rich, ritzy, smart, swank, swanky, swish, trendy
    Antonyms: destitute, lower-class, poor

ارجاع به لغت posh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «posh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/posh

لغات نزدیک posh

پیشنهاد بهبود معانی