فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Exorbitance
ɪgˈzɔːrbɪtəns
ɪɡˈzɔːbɪtəns
معنی و نمونه‌جمله
noun
( exorbitancy =) زیادی، افراط، بیش‌از‌حد، گزافی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the exorbitance of the prices
گرانی قیمت‌ها
مترادف و متضاد exorbitance
-
noun extravaganceSynonyms:excess luxury excessiveness costliness
ارجاع به لغت exorbitance
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «exorbitance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exorbitance
لغات نزدیک exorbitance
- - exophthalmos
- - exorable
- - exorbitance
- - exorbitant
- - exorcise