با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Exorcise

ˈeksɔːrˌsaɪz ˈeksɔːˌsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    exorcised
  • شکل سوم:

    exorcised
  • سوم شخص مفرد:

    exorcises
  • وجه وصفی حال:

    exorcising

توضیحات

exorcise از exorcize رایج‌تر است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    بیرون راندن (روح پلید و شیطانی با استفاده از دعا یا جادو) از یک شخص یا مکان، جن‌گیری کردن
    • - After the priest exorcised the spirit, apparently, the strange noises stopped.
    • - پس از آنکه کشیش روح را بیرون راند، ظاهراً دیگر صداهای عجیب قطع شدند.
    • - an attempt to exorcize an unquiet spirit
    • - تلاش برای بیرون راندن روح ناآرام
  • verb - transitive
    رهایی یافتن (از چیزی دردسرساز یا ناخوشایند یا تهدیدآمیز و غیره)، دور انداختن
    • - to exorcise the memory of the accident
    • - رهایی یافتن از خاطره‌ی تصادف
    • - We must exorcize the fears.
    • - باید ترس‌ها را دور بریزیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد exorcise

  1. verb free from evil spirits
    Synonyms: cast out, dismiss, drive out, expel, purge, purify, remove

ارجاع به لغت exorcise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exorcise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exorcise

لغات نزدیک exorcise

پیشنهاد بهبود معانی