آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Jointure

ˈdʒoɪnt͡ʃər ˈdʒoɪnt͡ʃə

معنی jointure

noun

مهریه ملکی (حقوق: تخصیص ملک از سوی شوهر به زن که پس از فوت شوهر به او می‌رسد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jointure

  1. noun the act of making or becoming a single unit
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. noun (law) an estate secured to a prospective wife as a marriage settlement in lieu of a dower
    Synonyms:
    legal-jointure

ارجاع به لغت jointure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jointure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jointure

لغات نزدیک jointure

پیشنهاد بهبود معانی