آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ مهر ۱۴۰۴

    Skimming

    ˈskɪmɪŋ ˈskɪmɪŋ

    معنی skimming | جمله با skimming

    noun uncountable

    کپی‌برداری اطلاعات کارت بانکی، سرقت اطلاعات کارت بانکی (با دستگاه اسکیمر)

    He was arrested for running a skimming operation across multiple cities.

    او به‌دلیل راه‌اندازی شبکه‌ای برای سرقت اطلاعات کارت‌های بانکی در چند شهر دستگیر شد.

    Skimming has become one of the most common types of credit card fraud.

    سرقت اطلاعات به یکی از رایج‌ترین انواع کلاهبرداری کارت اعتباری تبدیل شده است.

    noun uncountable

    اقتصاد اختلاس، برداشت پنهانی، دست بردن در حساب، دزدی (از حساب بانکی یا بودجه، به‌صورت تدریجی بدون اینکه کسی متوجه شود)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The accountant had been skimming small amounts from client accounts for years.

    حسابدار، سال‌ها از حساب مشتریان مبالغ اندکی را به‌صورت مخفیانه برداشت می‌کرد.

    Years of quiet skimming went unnoticed until the audit revealed everything.

    سال‌ها دزدی بی‌هیچ نشانه‌ای ادامه داشت تا اینکه حسابرسی همه‌چیز را برملا کرد.

    noun uncountable

    کسب‌وکار گران‌فروشی محصول جدید (برای بالا بردن سود تا زمان ورود رقبا)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کسب‌وکار

    مشاهده

    After the initial skimming phase, the company gradually reduced the product’s price.

    پس‌از مرحله‌ی نخست گران‌فروشی، شرکت به‌تدریج قیمت محصول را کاهش داد.

    Skimming works best for innovative products with few competitors.

    گران‌فروشی برای محصولات نوآورانه که رقیب کمی دارند، بهترین کارایی را دارد.

    وجه وصفی حال skim

    Children were laughing and skimming stones across the river.

    بچه‌ها می‌خندیدند و سنگ‌ها را طوری پرتاب می‌کردند که روی آب بلغزند.

    The thieves were caught skimming credit card data from ATMs.

    دزدان هنگام کپی‌برداری از اطلاعات کارت‌های بانکی در دستگاه‌های خودپرداز دستگیر شدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد skimming

    1. verb examine hastily
      Synonyms:
      scanning browsing leafing thumbing raking riffling
    1. verb look through cursorily
      Synonyms:
      flying darting shooting sailing floating soaring
      Antonyms:
      pouring
    1. verb cause to skip over a surface
      Synonyms:
      skipping gliding grazing throwing flicking ricochetting sailing floating coasting skittering brushing glancing scanning studying examining browsing shaving separating scooping ladling creaming kissing
      Antonyms:
      pouring
    1. verb travel on the surface of water
      Synonyms:
      glancing grazing skipping planing ricochetting
    1. verb to glide or pass quickly and lightly over or along (a surface).
      Synonyms:
      brushing
    1. noun reading or glancing through quickly
      Synonyms:
      skim
    1. noun the act of brushing against while passing
      Synonyms:
      grazing shaving

    سوال‌های رایج skimming

    گذشته‌ی ساده skimming چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده skimming در زبان انگلیسی skimmed است.

    شکل سوم skimming چی میشه؟

    شکل سوم skimming در زبان انگلیسی skimmed است.

    شکل جمع skimming چی میشه؟

    شکل جمع skimming در زبان انگلیسی skimmings است.

    سوم‌شخص مفرد skimming چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد skimming در زبان انگلیسی skims است.

    ارجاع به لغت skimming

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «skimming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skimming

    لغات نزدیک skimming

    • - skimmed milk
    • - skimmer
    • - skimming
    • - skimp
    • - skimpy
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.