آخرین به‌روزرسانی:

Looting

ˈluːt̬ɪŋ ˈluːtɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

غارتگرى، چپاولگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Authorities struggled to control the looting during the chaos.

مقامات هنگام آشوب برای کنترل غارتگرى تلاش کردند.

The museum suffered significant losses due to the looting.

موزه به‌دلیل چپاولگری خسارات قابل توجهی متحمل شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت looting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «looting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/looting

لغات نزدیک looting

پیشنهاد بهبود معانی