امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Despoil

dɪˈspɔɪl dɪˈspɔɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
غارت کردن، ربودن (بیشتر با of )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Europeans despoiled Egypt of its antiquities.
- اروپایی‌ها آثار عتیقه‌ی مصر را تاراج کردند.
- The despoilment of the country's natural resources by one generation will occasion the curses of other generations.
- تاراج منابع طبیعی کشور توسط یک نسل موجب نفرین نسلهای دیگر خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد despoil

  1. verb ravage, destroy
    Synonyms:
    denude depopulate depredate deprive desecrate desolate devastate devour dispossess divest loot maraud pillage plunder raid rifle rob sack spoil spoliate strip vandalize waste wreak havoc wreck
    Antonyms:
    build construct improve

ارجاع به لغت despoil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «despoil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/despoil

لغات نزدیک despoil

پیشنهاد بهبود معانی