به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Denude

dɪˈnuːd dɪˈnjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از denudate به‌ جای denude استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • برهنه کردن، عاری ساختن
    • - hills denuded of trees
    • - تپه‌های عاری از درخت
    • - Fire has denuded this region.
    • - این ناحیه در اثر آتش‌سوزی لخت و عور شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد denude

  1. verb strip
    Synonyms: bare, disrobe, expose, fleece, lay bare, peel, uncover, undress

ارجاع به لغت denude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «denude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/denude

لغات نزدیک denude

پیشنهاد بهبود معانی