آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Denunciation

dɪˌnʌnsiˈeɪʃn dɪˌnʌnsiˈeɪʃn

شکل جمع:

denunciations

معنی denunciation | جمله با denunciation

noun countable uncountable

انتقاد علنی، تقبیح، نکوهش، سرزنش عمومی

The book was written as a denunciation of social injustice.

این کتاب به‌عنوان انتقادی علنی به بی‌عدالتی اجتماعی نوشته شد.

The artist faced denunciation after his controversial performance.

آن هنرمند پس‌از اجرای بحث‌برانگیزش با تقبیح عمومی مواجه شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the church's denunciation of the government's activities

تقبیح اعمال دولت توسط کلیسا

noun countable uncountable

اتهام علنی، محکومیت، رسوا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The public denunciation damaged his reputation beyond repair.

رسوایی علنی، اعتبار او را به‌طور جبران‌ناپذیری خدشه‌دار کرد.

Her denunciation as a spy led to her arrest.

محکومیت او به‌عنوان جاسوس، منجر به دستگیری‌اش شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد denunciation

  1. noun condemnation, criticism

ارجاع به لغت denunciation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «denunciation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/denunciation

لغات نزدیک denunciation

پیشنهاد بهبود معانی