فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fulmination

ˌfʌlmɪˈneɪʃn̩ ˌfʌlmɪˈneɪʃn̩

معنی

noun

غرش، فحاشی، تهدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fulmination

  1. noun tirade, condemnation
    Synonyms:
    outburst blast discharge denunciation diatribe invective warning curse explosion reprobation philippic intimidation obloquy
    Antonyms:
    praise support flattery defense compliment

ارجاع به لغت fulmination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fulmination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fulmination

لغات نزدیک fulmination

پیشنهاد بهبود معانی