امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Colloquial

    kəˈloʊkwiəl kəˈləʊkwiəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more colloquial

    • صفت عالی:

      most colloquial

    معنی

    adjective
    گفتگویی، محاوره‌ای، مصطلح، اصطلاحی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد colloquial

    1. adjective particular, familiar to an area, informal
      Synonyms:
      common popular everyday vernacular street conversational chatty demotic dialectal idiomatic jive
      Antonyms:
      standard formal correct stilted

    ارجاع به لغت colloquial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «colloquial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colloquial

    لغات نزدیک colloquial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه