آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bailiwick

ˈbeɪləˌwɪk ˈbeɪlɪwɪk

معنی bailiwick | جمله با bailiwick

noun

حوزه‌ی مأموریت بخشدار، بلوک، بخش

Personnel matters are my bailiwick and I will not tolerate any interference!

امور کارگزینی تحت تصدی من است و هیچ‌گونه مداخله‌ای را تحمل نخواهم کرد!

He often had to pay the wages and expenses of the royal huntsmen out of the issues of his bailiwick.

او خارج از مسائل مربوط به حوزه‌ی مأموریتش باید دستمزدها و هزینه‌های شکارچیان سلطنتی را می‌پرداخت.

noun

حوزه‌ی قدرت، قلمرو، تیول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bailiwick

  1. noun a sphere of activity, experience, study, or interest
  1. noun a person's specific area of interest, skill, or authority.
    Synonyms:

ارجاع به لغت bailiwick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bailiwick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bailiwick

لغات نزدیک bailiwick

پیشنهاد بهبود معانی