امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Diocese

    ˈdaɪəsɪs ˈdaɪəsɪs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      dioceses

    معنی

    noun
    قلمرو اسقف، اسقف نشین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد diocese

    1. noun The territorial jurisdiction of a bishop
      Synonyms: bishopric, episcopate, benefice, jurisdiction, see, prelacy, district

    ارجاع به لغت diocese

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diocese» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diocese

    لغات نزدیک diocese

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel