فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Diode

ˈdaɪoʊd ˈdaɪəʊd

شکل جمع:

diodes

معنی و نمونه‌جمله

noun

دیود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

diode limiter

محدودکننده‌ی دو قطبی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد diode

  1. noun a thermionic tube having two electrodes; used as a rectifier
    Synonyms:
    rectifying tube rectifying valve
  1. noun a semiconductor that consists of a p-n junction
    Synonyms:
    semiconductor diode junction rectifier crystal rectifier

ارجاع به لغت diode

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diode» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diode

لغات نزدیک diode

پیشنهاد بهبود معانی