شکل جمع:
dintsفرورفتگی، گودی، جای ضربه
The hailstones caused several dints on the roof.
تگرگ چندین فرورفتگی روی سقف ایجاد کرد.
He noticed a small dint on the metal table.
او فرورفتگی کوچکی روی میز فلزی مشاهده کرد.
a deep dint in the car fender
فرورفتگی عمیق در گلگیر اتومبیل
She dinted her sharp nails into her own cheeks.
او ناخنهای تیز خود را در گونههای خود فرو کرد.
You can't dint it even with a hammer.
حتی با چکش هم نمیتوان آن را غر کرد.
بهوسیله، بهواسطه، بهسبب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We memorized the list by dint of repetition.
ما فهرست را به زور تکرار از بر کردیم.
He won the scholarship by dint of his outstanding academic performance.
او بهسبب عملکرد علمی برجستهاش بورسیه را به دست آورد.
شکل جمع dint در زبان انگلیسی dints است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dint» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dint