فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dinosaur

ˈdaɪnəsɔːr ˈdaɪnəsɔː

شکل جمع:

dinosaurs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

جانورشناسی دایناسور

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The children were excited to learn about dinosaurs in their science class.

بچه‌ها مشتاق بودند درمورد دایناسورها در کلاس علومشان یاد بگیرند.

The fossilized dinosaur remains were displayed in the museum.

بقایای دایناسور فسیل‌شده در موزه به نمایش درآمد.

noun countable

(فرد یا چیزی)‌ به‌دردنخور، بی‌فایده، قدیمی، منسوخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In today's fast-paced world, landlines are seen as dinosaurs in communication technology.

در دنیای پرشتاب امروزی، خطوط ثابت به‌عنوان چیزی بی‌فایده در فناوری ارتباطات دیده می‌شوند.

The old flip phone is a dinosaur in today's smartphone era.

تلفن تاشو قدیمی یک چیز به‌دردنخور در عصر گوشی‌های هوشمند امروزی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dinosaur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dinosaur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dinosaur

لغات نزدیک dinosaur

پیشنهاد بهبود معانی