فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Monarchy

ˈmɑːnərki ˈmɒnəki

شکل جمع:

monarchies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

سلطنت، پادشاهی، حکومت سلطنتی، حکومت پادشاهی، رژیم سلطنتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده
noun

خانواده‌ی سلطنتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

constitutional monarchy

سلطنت مشروطه

absolute monarchy

سلطنت مطلقه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Spain is a monarchy.

اسپانیا کشور پادشاهی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monarchy

  1. noun the instrument of governing
    Synonyms:
    command sovereignty kingship

ارجاع به لغت monarchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monarchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/monarchy

لغات نزدیک monarchy

پیشنهاد بهبود معانی