آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Kingship

ˈkɪŋʃɪp ˈkɪŋʃɪp

معنی kingship | جمله با kingship

noun

مقام سلطنت، شاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

during (the period of) his kingship

در دوران پادشاهی او

His Kingship left.

اعلیحضرت تشریف بردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kingship

  1. noun controlling sway

ارجاع به لغت kingship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kingship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kingship

لغات نزدیک kingship

پیشنهاد بهبود معانی