زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Kingship

ˈkɪŋʃɪp ˈkɪŋʃɪp

معنی kingship | جمله با kingship

noun

مقام سلطنت، شاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

during (the period of) his kingship

در دوران پادشاهی او

His Kingship left.

اعلیحضرت تشریف بردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kingship

  1. noun controlling sway
    Synonyms:
    supremacy sovereignty majesty monarchy

ارجاع به لغت kingship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kingship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kingship

لغات نزدیک kingship

پیشنهاد بهبود معانی