زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Parish

ˈpærɪʃ ˈpærɪʃ

شکل جمع:

parishes

معنی parish

noun C1

بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا، بخش، شهر، محله، شهرستان، قصبه، اهل محله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parish

  1. noun congregation of a church
    Synonyms:
    church community parishioners flock churchgoers congregation fold bethel archdiocese territory

Collocations

parish church

کلیسای محل

سوال‌های رایج parish

شکل جمع parish چی میشه؟

شکل جمع parish در زبان انگلیسی parishes است.

ارجاع به لغت parish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parish

لغات نزدیک parish

پیشنهاد بهبود معانی