آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Church

tʃɜːrtʃ tʃɜːtʃ

شکل جمع:

churches

معنی church | جمله با church

noun countable A2

کلیسا (مکانی برای فعالیت‌های دینی مسیحیان)

She goes to church on Sundays.

او یکشنبه‌ها به کلیسا می‌رود.

The old church is a beautiful example of Gothic architecture.

این کلیسای قدیمی نمونه‌‌ی زیبایی از معماری گوتیک است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They decided to get married in the historic church downtown.

آن‌ها تصمیم گرفتند که در کلیسای تاریخی مرکز شهر ازدواج کنند.

noun countable uncountable

دستگاه کلیسا، کلیسا (تشکیلات رسمی دین مسیحیت برای فعالیت‌های دینی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The Catholic Church emphasizes the importance of charitable activities.

کلیسای کاتولیک بر اهمیت فعالیت‌های خیریه تأکید می‌کند.

Local churches play an important role in promoting social cohesion.

دستگاه‌های کلیسای محلی در ارتقای انسجام اجتماعی نقش مهمی ایفا می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد church

  1. noun religious institution, building

Collocations

church attendance

حضور در کلیسا

سوال‌های رایج church

شکل جمع church چی میشه؟

شکل جمع church در زبان انگلیسی churches است.

ارجاع به لغت church

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «church» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/church

لغات نزدیک church

پیشنهاد بهبود معانی