امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Church Attendance

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    church attendances

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable
حضور در کلیسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The pastor emphasized the importance of church attendance during the sermon.
- کشیش در این خطبه بر اهمیت حضور در کلیسا تأکید کرد.
- The survey revealed a decline in church attendance among young people.
- این نظرسنجی نشان‌دهنده‌ی کاهش حضور جوانان در کلیسا بود.
- Church attendance has steadily increased over the past year.
- حضور در کلیسا طی سال گذشته به‌طور پیوسته افزایش یافته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد church attendance

  1. noun the act of regularly participating in religious worship services at a church

ارجاع به لغت church attendance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «church attendance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/church-attendance

لغات نزدیک church attendance

پیشنهاد بهبود معانی