فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

House Of God

ˌhaʊs əv ˈɡɑːd ˌhaʊs əv ˈɡɒd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular

ادبی دین کلیسا، صومعه، نیایشگاه، معبد، پرستشگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Children played joyfully in the yard of the house of God.

بچه‌ها در حیاط کلیسا با شادی بازی می‌کردند.

She felt a deep sense of peace within the house of God.

او احساس آرامش عمیقی در صومعه داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد house of God

  1. noun church
    Synonyms:
    church house place of worship house of worship temple synagogue mosque tabernacle meetinghouse house of prayer bethel

ارجاع به لغت house of God

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «house of God» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/house-of-god

لغات نزدیک house of God

پیشنهاد بهبود معانی