با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Tabernacle

    ˈtæbərˌnækl ˈtæbənækl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      tabernacles

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    خیمه، پرستشگاه موقت، مرقد، جایگزین شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - the Mormon tabernacle
    - کلیسای بزرگ مورمون‌ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tabernacle

    1. noun (Judaism) the place of worship for a Jewish congregation
      Synonyms: church, temple, shrine, reliquary, recess, habitation, house of prayer, synagogue, Mormon Tabernacle, niche, sanctuary, shelter, tent

    ارجاع به لغت tabernacle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tabernacle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tabernacle

    لغات نزدیک tabernacle

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی