فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sector

ˈsektər ˈsektə

شکل جمع:

sectors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

قطاع، بخش، ناحیه، منطقه

the private sector

بخش خصوصی

the public sector

بخش دولتی (عمومی)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The country's agricultural sector is in trouble.

بخش کشاورزی کشور در مخاطره است.

the American sector of West Berlin

منطقه‌ی امریکایی برلن غربی

verb - transitive

تقسیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sector

  1. noun area, subdivision
    Synonyms:
    part division region district zone category quarter precinct stratum
    Antonyms:
    whole

ارجاع به لغت sector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sector

لغات نزدیک sector

پیشنهاد بهبود معانی