الکتریکی، برقی، کهربایی، برقدهنده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an electric refrigerator
یخچال برقی
an electric motorcar
اتومبیل برقی
electric generator
مولد برق
an electric wire
سیستم برق (برقرسان)
(رنگ) براق، درخشان
لامپ برقی، اتومبیل برقی
The hall was lit with little electrics.
تالار توسط لامپهای کوچک برقی روشن شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «electric» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electric