آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ شهریور ۱۴۰۴

    Tow

    toʊ təʊ

    گذشته‌ی ساده:

    towed

    شکل سوم:

    towed

    سوم‌شخص مفرد:

    tows

    وجه وصفی حال:

    towing

    توضیحات:

    همچنین می‌توان از hards به‌ جای tow استفاده کرد.

    معنی tow | جمله با tow

    verb - transitive

    راهنمایی و رانندگی بکسل کردن، کشیدن، یدک کشیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Their car broke down and it was towed to the repair shop.

    اتومبیل آن‌ها خراب شد و آن را تا تعمیرگاه بکسل کردند.

    A coastguard cutter towed the crippled ship to harbor.

    یک قایق پاسداران ساحلی، کشتی از‌کار‌افتاده را تا بندرگاه یدک‌کشی کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A mother with her children in tow entered the room.

    مادری که بچه‌هایش به‌دنبالش حرکت می‌کردند، وارد اتاق شد.

    verb - transitive

    راهنمایی و رانندگی یدک کشیدن، حمل کردن ماشین توقیفی

    همچنین می‌توان از tow something away استفاده کرد.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Her car was towed away because it was parked in a no-parking zone.

    ماشین او به‌خاطر پارک در منطقه ممنوعه، توسط یدک‌کش حمل شد.

    If you park illegally, the authorities will tow your car.

    اگر غیرقانونی پارک کنی، مسئولان ماشینت را توقیف خواهند کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tow

    1. verb pull along
      Synonyms:
      drag pull haul draw tug lug trail ferry propel push trawl yank

    Collocations

    in tow

    1- درحال یدک‌کشی شدن 2- در دنبال

    Idioms

    in tow

    3- تحت سرپرستی (کسی)، زیر کنترل کسی

    سوال‌های رایج tow

    گذشته‌ی ساده tow چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tow در زبان انگلیسی towed است.

    شکل سوم tow چی میشه؟

    شکل سوم tow در زبان انگلیسی towed است.

    وجه وصفی حال tow چی میشه؟

    وجه وصفی حال tow در زبان انگلیسی towing است.

    سوم‌شخص مفرد tow چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tow در زبان انگلیسی tows است.

    ارجاع به لغت tow

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tow

    لغات نزدیک tow

    • - touter
    • - tovarish or tovarich
    • - tow
    • - tow car
    • - towable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.