گذشتهی ساده:
towedشکل سوم:
towedسومشخص مفرد:
towsوجه وصفی حال:
towingهمچنین میتوان از hards به جای tow استفاده کرد.
بکسل کردن، کشیدن، یدک کشیدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Their car broke down and it was towed to the repair shop.
اتومبیل آنها خراب شد و آن را تا تعمیرگاه بکسل کردند.
A coastguard cutter towed the crippled ship to harbor.
یک قایق پاسداران ساحلی، کشتی ازکارافتاده را تا بندرگاه یدککشی کرد.
A mother with her children in tow entered the room.
مادری که بچههایش بهدنبالش حرکت میکردند، وارد اتاق شد.
یدک کشیدن، حمل کردن ماشین توقیفی
همچنین میتوان از tow something away استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her car was towed away because it was parked in a no-parking zone.
ماشین او بهخاطر پارک در منطقه ممنوعه، توسط یدککش حمل شد.
If you park illegally, the authorities will tow your car.
اگر غیرقانونی پارک کنی، مسئولان ماشینت را توقیف خواهند کرد.
1- درحال یدککشی شدن 2- در دنبال
3- تحت سرپرستی (کسی)، زیر کنترل کسی
گذشتهی ساده tow در زبان انگلیسی towed است.
شکل سوم tow در زبان انگلیسی towed است.
وجه وصفی حال tow در زبان انگلیسی towing است.
سومشخص مفرد tow در زبان انگلیسی tows است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tow