قابل یدککشی، قابل حمل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She bought a towable boat for weekends at the lake.
او یک قایق قابل یدککشی برای آخرهفتهها در دریاچه خرید.
They designed a towable gazebo for outdoor events.
آنها یک آلاچیق قابل حمل برای مناسبتهای خارج از منزل طراحی کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «towable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/towable