امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Undecided

ˌʌndɪˈsaɪdɪd ˌʌndɪˈsaɪdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more undecided
  • صفت عالی:

    most undecided

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
نامعلوم، دودل، مردد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She is still undecided about marriage.
- هنوز درمورد ازدواج مردد است.
- The date of the meeting is still undecided.
- تاریخ جلسه هنوز تعیین نشده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undecided

  1. adjective not sure, not definite
    Synonyms:
    ambivalent betwixt and between blowing hot and cold borderline debatable dithering doubtful dubious equivocal hemming and hawing hesitant iffy indecisive indefinite in the middle irresolute moot of two minds on the fence open pendent pending running hot and cold tentative torn uncertain unclear uncommitted undetermined unfinished unsettled unsure up in the air vague waffling wavering wishy-washy
    Antonyms:
    certain decided definite determined settled sure undoubted

ارجاع به لغت undecided

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undecided» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undecided

لغات نزدیک undecided

پیشنهاد بهبود معانی