گذشتهی ساده:
pendedشکل سوم:
pendedسومشخص مفرد:
pendsدر طی، در مدت، تا زمانی که، امر معلق، متکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a pending lawsuit
دعوی حقوقی در حال رسیدگی
pending the review
در اثنای بازبینی
pending his arrival
تا ورود او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pending» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pending