با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Equivocal

ɪˈkwɪvəkl ɪˈkwɪvəkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more equivocal
  • صفت عالی:

    most equivocal

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دارای دو معنی، دارای ابهام، دو پهلو، نامعلوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- an equivocal reply
- پاسخ چندپهلو
- an equivocal outcome
- نتیجه‌ی نامعلوم
- equivocal conduct
- رفتار مشکوک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equivocal

  1. adjective doubtful, uncertain
    Synonyms: ambiguous, ambivalent, amphibological, borderline, clear as mud, clouded, disreputable, dubious, evasive, fishy, fuzzy, hazy, indefinite, indeterminate, indistinct, misleading, muddled, muzzy, oblique, obscure, open, problematic, puzzling, questionable, suspect, suspicious, tenebrous, unclear, undecided, unexplicit, unintelligible, vague, with mixed feelings
    Antonyms: certain, clear, definite, determined, obvious, plain, sure, unequivocal, unquestionable

ارجاع به لغت equivocal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equivocal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equivocal

لغات نزدیک equivocal

پیشنهاد بهبود معانی