آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ تیر ۱۴۰۳

    Equivalent

    ɪˈkwɪvlənt ɪˈkwɪvlənt

    شکل جمع:

    equivalents

    صفت تفضیلی:

    more equivalent

    صفت عالی:

    most equivalent

    معنی equivalent | جمله با equivalent

    adjective C1

    معادل، هم‌ارز، برابر

    My salary at my new job is equivalent to what I earned at my previous company.

    حقوق من در شغل جدیدم معادل حقوقی است که در شرکت قبلی‌ام دریافت می‌کردم.

    The two paintings were of equivalent value.

    این دو نقاشی ارزشی برابر داشتند.

    noun countable C1

    معادل، برابر، هم‌سنگ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    In their culture, silence was often seen as the equivalent of wisdom.

    در فرهنگ آن‌ها، سکوت اغلب معادل خرد تلقی می‌شد.

    Hard work is the equivalent of success.

    سخت‌کوشی هم‌سنگ موفقیت است.

    noun countable

    (اصطلاح‌شناسی) معادل

    There is no English equivalent for "hygge".

    هیچ معادل انگلیسی‌ای برای hygge وجود ندارد.

    The concept of "schadenfreude" in German has no English equivalent.

    مفهوم schadenfreude در آلمانی هیچ معادل انگلیسی‌ای ندارد.

    adjective

    قدیمی هم‌تراز (از نظر قدرت یا اختیار)

    The king and queen were considered equivalent rulers in the eyes of their subjects.

    پادشاه و ملکه از نظر رعایا حکمرانان هم‌تراز به حساب می‌آمدند.

    In ancient times, the emperor and empress were equivalent figures in terms of power.

    در زمان‌های قدیم، امپراتور و همسر امپراتور از نظر قدرت، اشخاصی هم‌تراز بودند.

    adjective

    شیمی هم‌ارز، اکی‌والان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    the equivalent amounts of hydrogen and oxygen atoms

    مقادیر هم‌ارز اتم‌های هیدروژن و اکسیژن

    The scientist aimed to synthesize an equivalent compound.

    هدف این دانشمند سنتز یک ترکیب اکی‌والان بود.

    adjective

    ریاضی هم‌ارز (معادله و غیره)

    She solved two equivalent equations to find the correct answer.

    او برای یافتن پاسخ صحیح، دو معادله‌ی هم‌ارز را حل کرد.

    The teacher praised his ability to solve equivalent equations.

    معلم توانایی او در حل معادلات هم‌ارز را ستود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد equivalent

    1. adjective same, similar
      Synonyms:
      similar like equal identical alike comparable analogous akin corresponding duplicate interchangeable homologous parallel synonymous correlative proportionate tantamount copy substitute ditto convertible commensurate reciprocal indistinguishable agnate of a kind even carbon same difference correspondent
      Antonyms:
      different unlike unequal dissimilar mismatched changeable
    1. noun equal, counterpart
      Synonyms:
      match peer counterpart twin like parallel substitute ditto opposite correspondent dead ringer carbon copy spitting image reciprocal obverse same difference
      Antonyms:
      difference

    لغات هم‌خانواده equivalent

    • noun
      equivalence, equivalent
    • adjective
      equivalent

    سوال‌های رایج equivalent

    شکل جمع equivalent چی میشه؟

    شکل جمع equivalent در زبان انگلیسی equivalents است.

    صفت تفضیلی equivalent چی میشه؟

    صفت تفضیلی equivalent در زبان انگلیسی more equivalent است.

    صفت عالی equivalent چی میشه؟

    صفت عالی equivalent در زبان انگلیسی most equivalent است.

    ارجاع به لغت equivalent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «equivalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equivalent

    لغات نزدیک equivalent

    • - equivalence relation
    • - equivalency
    • - equivalent
    • - equivocal
    • - equivocate
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.