امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Twin

twɪn twɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    twins

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
دوقلو، هم‌زاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- twin girls
- دختران دوقلو
- a twin brother
- یک برادر هم‌زاد
noun countable
یکی از دو چیز یک‌جور، مشابه، دو چیز همسان، یکی از جفت، تا
- a candlestick which is the twin of the one I had found
- یک شمعدان که تای شمعدانی است که من یافته بودم
- The two cities are often regarded as economic twins.
- این دو شهر اغلب به‌عنوان جفت‌های اقتصادی در نظر گرفته می‌شوند.
adjective
جفتی، دوتایی، دو
- twin-engine
- (هواپیما) دو موتوره
- twin beds
- یک جفت تختخواب (دو تختخواب یک‌نفره)
adjective
دوگانه
- the twin threats of war and inflation
- تهدید دوگانه‌ی جنگ و تورم
- the twin interest of detective stories and rock music
- علاقه‌ی دوگانه داستان‌های پلیسی و موسیقی راک
verb - transitive
ست کردن، جفت کردن
- He always twins his sneakers with colorful socks.
- او همیشه کفش‌های ورزشی خود را با جوراب‌های رنگارنگ ست می‌کند.
- Let's twin the blue throw pillows with the new sofa.
- بیایید بالش‌های آبی را با مبل جدید ست کنیم.
verb - transitive
انگلیسی بریتانیایی توأم شدن، یکی شدن، پیوند خوردن
- The two cities decided to twin in order to foster cultural exchange.
- این دو شهر تصمیم گرفتند یکی شوند تا تبادل فرهنگی را تقویت کنند.
- After years of collaboration, our schools were twinned to promote educational cooperation.
- پس‌از سال‌ها همکاری، مدارس ما برای ارتقای همکاری آموزشی پیوند خوردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد twin

  1. adjective duplicate, similar
    Synonyms: accompanying, bifold, binary, copied, corresponding, coupled, double, dual, duplicating, geminate, identical, joint, like, matched, matching, paired, parallel, same, second, selfsame, twofold, very same
    Antonyms: dissimilar, individual, singular, unlike
  2. noun something exactly like another
    Synonyms: clone, companion, coordinate, corollary, counterpart, doppelganger, double, duplicate, fraternal twin, identical twin, likeness, look-alike, match, mate, reciprocal, ringer, Siamese twin

Collocations

  • fraternal twins

    دوقلوهای دو‌تخمه، دوقلوهای هم‌زادی، دوگانه‌های هم‌زادی

  • identical twins

    دوقلوهای هم‌سان، دوقلوهای یک‌تخمی

    دوقلوهای یک‌تخمه، دوقلوهای همدیس (یا همانند)، دوگانه‌های همانند

ارجاع به لغت twin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/twin

لغات نزدیک twin

پیشنهاد بهبود معانی