فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Geminate

ˈdʒemənət ˈdʒemənət ˈdʒemənət ˈdʒemənət

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb

جفت، توأم، دوتا، دولا، دوقلو، جفت کردن، توأم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The "T" in "cattail" is geminated.

حرف «T» در واژه‌ی «cattail» مضاعف شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد geminate

  1. verb to make or become twice as great
    Synonyms:
    double duplicate redouble pair twin
  1. adjective composed of two parts or things
    Synonyms:
    double dual duplicate paired twofold doubled binary duplex coupled biform duple
  1. verb form by reduplication
    Synonyms:
    reduplicate

ارجاع به لغت geminate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «geminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/geminate

لغات نزدیک geminate

پیشنهاد بهبود معانی