آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Double

    ˈdʌbl ˈdʌbl

    گذشته‌ی ساده:

    doubled

    شکل سوم:

    doubled

    سوم‌شخص مفرد:

    doubles

    وجه وصفی حال:

    doubling

    شکل جمع:

    doubles

    معنی double | جمله با double

    adjective A2

    دو برابر، دوتا، جفت، دولا، دوسر، المثنی، هم‌زاد

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    Their prices are double ours.

    قیمتهای آن‌ها دو برابر قیمتهای ما هستند.

    The college had double the number of expected students.

    آن دانشکده دو برابر انتظار شاگرد گرفت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to pay double fare

    دو برابر کرایه دادن

    Letters written on double sheets of stationary.

    نامه‌هایی که روی کاغذ تاخورده، نوشته شده بود.

    a double consonant

    آواک دوگانه (حرف بی‌صدای مضاعف)

    a double standard

    معیار دو جور (تبعیض‌آمیز)

    the double gift of seeing and hearing

    نعمت‌های دوگانه‌ی دیدن و شنیدن

    an egg with a double yolk

    تخم دو زرده

    a double agent

    جاسوس دوجانبه

    He speaks with a double tongue.

    او با دورویی حرف می‌زند.

    a double gin and tonic

    (مشروب) جین و تانیک دوبل

    a double bed

    تختخواب دو نفره

    verb - transitive

    دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن، تا کردن (با up )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    to double the bandage

    نوار زخم‌بندی را دولا کردن

    She doubled the blanket before putting it on the bed.

    قبل از آن که پتو را روی بستر بگذارد آن را دولا تا کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The animal doubled on its tracks.

    حیوان جهت خود را (کاملاً) تغییر داد.

    They doubled his salary.

    حقوق او را دو برابر کردند.

    The prices have more than doubled.

    قیمت‌ها بیش از دو برابر شده‌اند.

    The world population is doubling every thirty- five years.

    جمعیت دنیا هر سی و پنج سال دو برابر می‌شود.

    They doubled the Cape of Good Hope.

    آن‌ها دماغه‌ی امید را دور زدند.

    This sofa can double as a bed.

    این مبل تبدیل به تختخواب می‌شود.

    adverb

    دو برابر، جفت

    He charged us double.

    او دو برابر از ما (پول) گرفت.

    to ride double

    دو ترکه سوار شدن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He was bent double with age.

    پیری کمر او را خم کرده بود.

    noun countable

    دوتا، دو برابر، جفت

    He looks like your double!

    او عین تو است!

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد double

    1. adjective in a pair
      Synonyms:
      paired coupled twin duplicate repeated second twice twofold duplex dual binate bifold geminate binary duplicated as much again duple dualistic
      Antonyms:
      single
    1. noun something which exactly resembles another
      Synonyms:
      copy duplicate match image replica clone twin counterpart lookalike ringer spitting image picture portrait mate companion stand-in impersonator dead ringer coordinate reciprocal angel simulacrum
    1. verb make two of; make twice as large
      Synonyms:
      duplicate repeat multiply increase enlarge amplify augment redouble supplement fold magnify replicate grow dupe loop infold plait pleat plicate dualize duplify
      Antonyms:
      divide halve disect

    Phrasal verbs

    double back

    1- تا کردن یا لا زدن 2- (از همان راه آمده) بازگشتن

    double up

    در اتاق یا تختخواب یک نفره شریک شدن

    Collocations

    bend double

    خمیده شدن، (پشت انسان) خم شدن، دولا شدن

    Idioms

    at the double (or on the double)

    (عامیانه) زود، به سرعت، بی‌معطلی

    double in brass

    (عامیانه - علاوه بر کار معمولی یا تخصصی خود کاری را کردن) کاراضافی کردن

    سوال‌های رایج double

    گذشته‌ی ساده double چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده double در زبان انگلیسی doubled است.

    شکل سوم double چی میشه؟

    شکل سوم double در زبان انگلیسی doubled است.

    شکل جمع double چی میشه؟

    شکل جمع double در زبان انگلیسی doubles است.

    وجه وصفی حال double چی میشه؟

    وجه وصفی حال double در زبان انگلیسی doubling است.

    سوم‌شخص مفرد double چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد double در زبان انگلیسی doubles است.

    ارجاع به لغت double

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «double» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/double

    لغات نزدیک double

    • - douala
    • - douay bible
    • - double
    • - double agent
    • - double back
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.