Plait
pleɪt / / plæt
plæt
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
verb - transitive
موی بافته، پیچیدن گیسو، تاه، چین، گیس بافته، تاه زدن، چین‌دار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد plait
-
noun Any of various types of fold formed by doubling fabric back upon itself and then pressing or stitching into shapeSynonyms:braid pleat weaving pleating plaiting crease tuck tress twist
-
verb To place or lay in foldsSynonyms:weave interweave
-
verb Make by braiding or interlacingSynonyms:braid crease flute fold interweave knit pigtail plat pleach pleat tress tuck twine weave lace
ارجاع به لغت plait
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «plait» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plait