امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plaintive

ˈpleɪntɪv ˈpleɪntɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ناله‌آمیز، محزون، شکوه‌آمیز، سوزناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the plaintive song of autumn birds
- آواز غم‌فزای پرندگان پاییزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plaintive

  1. adjective pathetic, woebegone
    Synonyms:
    beefing bellyaching cantankerous crabby cranky disconsolate doleful grief-stricken grievous grousing grumpy heartrending lamenting lugubrious melancholy mournful out of sorts pathetic piteous pitiful rueful sad saddening sorrowful wailing wistful woeful
    Antonyms:
    cheerful happy

ارجاع به لغت plaintive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plaintive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plaintive

لغات نزدیک plaintive

پیشنهاد بهبود معانی