اندوهناک، سوگوار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the widow's rueful face
چهرهی ماتمزدهی بیوهزن
He is rueful about his past deeds.
از اعمال گذشتهی خود نادم است.
the rueful poverty of the fishermen
فقر تأسفآور ماهیگیران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rueful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rueful