فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Braid

breɪd breɪd

گذشته‌ی ساده:

braided

شکل سوم:

braided

سوم‌شخص مفرد:

braids

وجه وصفی حال:

braiding

شکل جمع:

braids

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

قیطان، گلابتون، مغزی، نوار، حاشیه

The intricate gold braid on his military uniform indicated his high rank.

قیطان طلایی پیچیده روی یونیفرم نظامی او نشانه‌ی مقام بالای او بود.

The decorative braids on the hem of the dress added an elegant touch to the garment.

نوارهای تزیینی روی لبه‌ی لباس، جلوه‌ی زیبایی به لباس بخشیده است.

noun countable

انگلیسی آمریکایی آرایش و پیرایش موی بافته‌شده، بافت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

school girls in braids and blue uniforms

دختر مدرسه‌ای‌ها با موهای بافته‌شده و روپوش‌های آبی

I need to learn how to do a fishtail braid for my friend's wedding.

من باید یاد بگیرم که چگونه برای عروسی دوستم بافت تیغ‌ماهی انجام دهم.

verb - intransitive verb - transitive

انگلیسی آمریکایی بافتن

She wore her hair braided in a pigtail.

او گیسوی خود را دم‌اسبی بافته بود.

to braid a straw mat

حصیر بافتن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She has long braided hair.

او موی بلند بافته‌ای دارد.

verb - transitive

مخلوط کردن، آمیختن، درهم کردن، قاطی کردن

The artist decided to braid different colors together to create a unique pattern.

هنرمند تصمیم گرفت رنگ‌های مختلف را با هم مخلوط کند تا الگوی منحصربه‌فردی ایجاد کند.

The flavors of spices and herbs are beautifully braided in this recipe.

طعم ادویه‌ها و سبزیجات به‌خوبی در این دستور غذا قاطی شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد braid

  1. noun interwoven hair style
    Synonyms:
    ponytail pigtail plait queue
  1. verb interweave
    Synonyms:
    weave intertwine twist entwine interlace lace plait twine interknit mesh ravel pigtail complect cue
    Antonyms:
    unbraid

ارجاع به لغت braid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «braid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/braid

لغات نزدیک braid

پیشنهاد بهبود معانی