آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Braiding

American: ˈbreɪdɪŋ British: ˈbreɪdɪŋ

گذشته‌ی ساده:

braided

شکل سوم:

braided

سوم‌شخص مفرد:

braids

معنی braiding

noun

چیزهایی که از قیطان یا نوار درست می‌شود، قیطان، نوار یا توری قیطانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد braiding

  1. verb make by braiding or interlacing
    Synonyms:
    weaving twisting plaiting interlacing knitting lacing entwining interweaving twining stringing banding bordering pleating ornamenting trimming meshing fancying snatching reproaching starting tricking
  1. noun trimming used to decorate clothes or curtains
    Synonyms:
    braid gold braid

سوال‌های رایج braiding

گذشته‌ی ساده braiding چی میشه؟

گذشته‌ی ساده braiding در زبان انگلیسی braided است.

شکل سوم braiding چی میشه؟

شکل سوم braiding در زبان انگلیسی braided است.

سوم‌شخص مفرد braiding چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد braiding در زبان انگلیسی braids است.

ارجاع به لغت braiding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «braiding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/braiding

لغات نزدیک braiding

پیشنهاد بهبود معانی