آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Ravel

ˈrævəl ˈrævəl

معنی ravel

noun verb - transitive adverb

(در بافندگی) شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ، پیچ انداختن در، گره‌دار کردن، دام بلا، چیز در‌هم‌پیچیده، نخ گوریده، گوریدگی، از هم جدا کردن الیاف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ravel

  1. verb come apart; unwind
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت ravel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ravel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ravel

لغات نزدیک ravel

پیشنهاد بهبود معانی