آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Untangle

ˌʌnˈtæŋɡl ˌʌnˈtæŋɡl

گذشته‌ی ساده:

untangled

شکل سوم:

untangled

سوم‌شخص مفرد:

untangles

وجه وصفی حال:

untangling

معنی untangle | جمله با untangle

verb - transitive

(گره و پیچیدگی) باز کردن، صاف کردن، در‌آوردن، حل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She tried to untangle the knots in her necklace.

سعی کرد گره‌های گردنبندش را باز کند.

to untangle one's financial difficulties

مشکلات مالی خود را حل کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد untangle

  1. verb straighten out
    Antonyms:

سوال‌های رایج untangle

گذشته‌ی ساده untangle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده untangle در زبان انگلیسی untangled است.

شکل سوم untangle چی میشه؟

شکل سوم untangle در زبان انگلیسی untangled است.

وجه وصفی حال untangle چی میشه؟

وجه وصفی حال untangle در زبان انگلیسی untangling است.

سوم‌شخص مفرد untangle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد untangle در زبان انگلیسی untangles است.

ارجاع به لغت untangle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untangle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untangle

لغات نزدیک untangle

پیشنهاد بهبود معانی