آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    Unscramble

    ʌnˈskræmbl ʌnˈskræmbl

    توضیحات:

    همچنین می‌توان از descramble به‌ جای unscramble استفاده کرد.

    معنی unscramble

    verb - transitive

    از پیچیدگی یا درهم و برهمی درآوردن، نظم دادن

    verb - transitive

    (تلویزیون و غیره) نا در هم کردن، فهمیدنی کردن، رمزگشایی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unscramble

    1. verb make intelligible
      Synonyms:
      untangle unravel untie unpick
      Antonyms:
      scramble

    لغات هم‌خانواده unscramble

    • noun
      scramble, scrambler
    • verb - transitive
      scramble, unscramble

    سوال‌های رایج unscramble

    معنی unscramble به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی unscramble در زبان فارسی به «رمزگشایی»، «از پیچیدگی یا درهم و برهمی درآوردن» یا «نظم دادن» ترجمه می‌شود.

    این فعل به عمل بازگرداندن ترتیب درست یا مفهوم واضح از چیزی اشاره دارد که به‌صورت نامنظم، درهم یا رمزآلود درآمده است؛ مثلاً تبدیل مجموعه‌ای از حروف به یک کلمهٔ معنادار، یا بازسازی داده‌ها و پیام‌هایی که به‌هم‌ریخته یا رمزگذاری شده‌اند.

    در زمینهٔ بازی‌ها و آموزش زبان، unscramble معمولاً به معماها یا تمرین‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها حروف یک واژه یا رشته‌ای از کلمات به‌صورت درهم درآمده ارائه می‌شوند و حل‌کننده باید با جابه‌جایی حروف معنیِ درست را بیابد. این نوع تمرین‌ها علاوه بر جنبهٔ تفریحی، مهارت‌های واژگان، آشنایی با الگوهای زبان و تسلط ذهنی در کنار سرعت پردازش را تقویت می‌کنند و در کلاس‌های زبان، آزمون‌ها و اپلیکیشن‌های آموزشی بسیار محبوب هستند.

    در شاخهٔ فناوری اطلاعات و رمزنگاری، واژهٔ unscramble به فرایندهای تخصصی‌تری اشاره دارد؛ مانند بازیابی داده‌ها از فایل‌های خراب‌شده، رفع درهم‌ریختگی در بسته‌های دادهٔ شبکه یا تحلیل متون رمزنگاری‌شده. ابزارها و الگوریتم‌های مختلفی—از روش‌های سادهٔ جستجوی فراگیر (brute force) تا الگوریتم‌های هوشمند مبتنی بر آمار و یادگیری ماشین—برای انجام عمل رمزگشایی و بازسازی ترتیب مناسب به‌کار گرفته می‌شوند. در موارد حساس، این عملیات باید با رعایت قوانین و اصول اخلاقی و حریم خصوصی انجام شود.

    در زبان‌شناسی و تحلیل متن، unscramble می‌تواند به معنای بازیابی شکلِ اصلیِ واژه یا جمله از فرم‌های تغییر یافته یا خطاهای نوشتاری باشد. مثلاً در پردازش زبان طبیعی، سیستم‌ها تلاش می‌کنند با پیش‌بینی و تطبیق الگوها، متن‌های مخدوش یا حروف جابه‌جا شده را به شکل صحیح بازگردانند تا پردازش‌های بعدی مانند ترجمه یا استخراج معنا امکان‌پذیر شود. این کاربرد در اصلاح خودکار املایی، بازشناسی گفتار و گردآوری داده‌های متنی اهمیت بالایی دارد.

    از منظر آموزشی و روانشناختی، حل تمرین‌های unscramble فواید شناختی مشخصی دارد: تقویت حافظهٔ کاری، پرورش انعطاف‌پذیری ذهنی در مواجهه با الگوهای جدید و بهبود توانایی تشخیص ساختارهای زبانی. با این حال، اگر این فعالیت‌ها صرفاً به‌عنوان ابزار تقلب یا جایگزین یادگیری عمیق استفاده شوند، ارزش یادگیری کاهش می‌یابد؛ بنابراین ترکیب تمرین‌های رمزگشایی با توضیح قواعد و معنی‌شناسی کلیدی است.

    unscramble یک مفهوم چندوجهی است که از بازی‌های واژگانی و آموزش زبان تا فناوری بازیابی داده و رمزگشایی را دربر می‌گیرد. آگاهی از روش‌ها و ابزارهای مناسب و نیز توجه به جنبه‌های اخلاقی و آموزشیِ کاربرد آن، به استفادهٔ مؤثر و مفید از این عمل کمک می‌کند.

    ارجاع به لغت unscramble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unscramble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unscramble

    لغات نزدیک unscramble

    • - unschooled
    • - unscientific
    • - unscramble
    • - unscrew
    • - unscrupulous
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.