گذشتهی ساده:
disentangledشکل سوم:
disentangledسومشخص مفرد:
disentanglesوجه وصفی حال:
disentanglingاز گیر درآوردن، رها کردن، باز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to disentangle a skein of yarn
کلاف کاموا را از پیچیدگی درآوردن
The details of your story are confusing and in need of being disentangled.
جزئیات داستان شما گیجکننده است و نیاز به بازآرایی دارد.
گذشتهی ساده disentangle در زبان انگلیسی disentangled است.
شکل سوم disentangle در زبان انگلیسی disentangled است.
وجه وصفی حال disentangle در زبان انگلیسی disentangling است.
سومشخص مفرد disentangle در زبان انگلیسی disentangles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disentangle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disentangle