گذشتهی ساده:
entangledشکل سوم:
entangledسومشخص مفرد:
entanglesوجه وصفی حال:
entanglingگرفتار کردن، درگیر کردن، گیر انداختن، درهم پیچیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The elk's antlers got entangled in the branches of the tree.
شاخ گوزن در شاخههای درخت گیر کرد.
They entangled the country in civil war.
آنان کشور را گرفتار جنگهای داخلی کردند.
a bird entangled in the coils of a net
پرندهای که در حلقههای تور گیر افتاده است
to entangle a ball of yarn
کلاف ریسمان را درهم پیچاندن
گذشتهی ساده entangle در زبان انگلیسی entangled است.
شکل سوم entangle در زبان انگلیسی entangled است.
وجه وصفی حال entangle در زبان انگلیسی entangling است.
سومشخص مفرد entangle در زبان انگلیسی entangles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «entangle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entangle