گذشتهی ساده:
interwoveشکل سوم:
interwovenسومشخص مفرد:
interweavesوجه وصفی حال:
interweavingبا هم بافتن، در هم بافتن، با هم آمیختن، مشبک کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «interweave» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interweave