آخرین به‌روزرسانی:

Convolute

ˈkɑːnvəˌluːt ˈkɑːnvəˌluːt

گذشته‌ی ساده:

convoluted

شکل سوم:

convoluted

سوم‌شخص مفرد:

convolutes

وجه وصفی حال:

convoluting

معنی

verb - transitive adjective

به‌هم پیچیده، حلقوی، پیچ و تاب خوردن، حلقه‌حلقه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convolute

  1. verb practice sophistry; change the meaning of or be vague about in order to mislead or deceive
    Synonyms:
    twist pervert sophisticate contort wind cloud tangle coil loop spiral twist around convolve snaking intricate
  1. adjective rolled longitudinally upon itself
    Synonyms:
    convoluted

سوال‌های رایج convolute

گذشته‌ی ساده convolute چی میشه؟

گذشته‌ی ساده convolute در زبان انگلیسی convoluted است.

شکل سوم convolute چی میشه؟

شکل سوم convolute در زبان انگلیسی convoluted است.

وجه وصفی حال convolute چی میشه؟

وجه وصفی حال convolute در زبان انگلیسی convoluting است.

سوم‌شخص مفرد convolute چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد convolute در زبان انگلیسی convolutes است.

ارجاع به لغت convolute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convolute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convolute

لغات نزدیک convolute

پیشنهاد بهبود معانی