فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Intervolve

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    دور هم پیچیدن، دور هم حلقه کردن، هم چنبر کردن
  • verb - transitive verb - intransitive
    با هم سر و کار داشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت intervolve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intervolve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intervolve

لغات نزدیک intervolve

پیشنهاد بهبود معانی