آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Disentanglement

ˌdɪsɪnˈtæŋɡlmənt ˌdɪsɪnˈtæŋɡlmənt

معنی disentanglement

noun

از بند آزاد کردن، از اسارت درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disentanglement

  1. noun the act of releasing from a snarled or tangled condition
    Synonyms:
    untangling extrication unsnarling exsection avulsion evulsion

ارجاع به لغت disentanglement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disentanglement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disentanglement

لغات نزدیک disentanglement

پیشنهاد بهبود معانی