با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Extrication

ˌekstrɪˈkeɪʃn̩ ˌekstrɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خلاصی، رهایی، آزاد کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد extrication

  1. noun The act of releasing from a snarled or tangled condition
    Synonyms: unsnarling, untangling, disentanglement

ارجاع به لغت extrication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extrication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extrication

لغات نزدیک extrication

پیشنهاد بهبود معانی