آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ مهر ۱۴۰۳

    Unwind

    ʌnˈwaɪnd ʌnˈwaɪnd

    گذشته‌ی ساده:

    unwound

    شکل سوم:

    unwound

    سوم‌شخص مفرد:

    unwinds

    وجه وصفی حال:

    unwinding

    توضیحات:

    همچنین در معنای دوم می‌توان از wind down به‌جای unwind استفاده کرد.

    معنی unwind | جمله با unwind

    verb - intransitive verb - transitive C2

    باز کردن، باز شدن (گلوله‌ی نخ و غیره)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    She carefully unwound the bandage from her injured finger.

    او با احتیاط بانداژ را از انگشت آسیب‌دیده‌اش باز کرد.

    The technician unwound the wires to troubleshoot the device.

    کارشناس فنی سیم‌ها را باز کرد تا دستگاه را عیب‌یابی کند.

    verb - intransitive verb - transitive C1

    خستگی درکردن، تمدد اعصاب کردن، آرام شدن، آرام گرفتن، استراحت کردن، آسودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    After the long meeting, I needed time to unwind.

    بعداز آن جلسه‌ی طولانی نیاز داشتم که تمدد اعصاب کنم.

    The beach is the perfect place to unwind and forget about all of life's stresses.

    ساحل مکان مناسبی برای آرام شدن و فراموش کردن تمام استرس‌های زندگی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unwind

    1. verb undo, untangle
      Synonyms:
      free separate loosen unravel loose untwist uncoil unwrap untwine unroll unfurl unbend slacken disentangle unreel ravel
      Antonyms:
      twist tangle wind
    1. verb relax
      Synonyms:
      rest calm down slow down wind down take it easy take a break sit back ease off loosen up quiet down quieten recline
      Antonyms:
      prepare ready agitate

    سوال‌های رایج unwind

    گذشته‌ی ساده unwind چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده unwind در زبان انگلیسی unwound است.

    شکل سوم unwind چی میشه؟

    شکل سوم unwind در زبان انگلیسی unwound است.

    وجه وصفی حال unwind چی میشه؟

    وجه وصفی حال unwind در زبان انگلیسی unwinding است.

    سوم‌شخص مفرد unwind چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد unwind در زبان انگلیسی unwinds است.

    ارجاع به لغت unwind

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unwind» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unwind

    لغات نزدیک unwind

    • - unwieldy
    • - unwilling
    • - unwind
    • - unwisdom
    • - unwise
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.